مطالب بامزه و خنده دار ⎝⓿⏝⓿⎠ ، اعتراف هاي بامزه .خاطرات با مزه . سوتی ها بامزه.چرت و پرت،.. مطالب بامزه و خنده دار |
|||
سلامتی مادرهای قدیم که وقتی لنگه دمپایی رو پرت میکردن طرفمون صاف میامد میخورد تو سرمون!!! مگسه اضافه وزن داشته، زنش بهش میگه: عزیزم، یه مدت گه زیادی نخور تا دوباره بیای روی فرم!...! چهار شنبه 19 تير 1392برچسب:یه قانونی هست که میگه :, :: 14:18 :: نويسنده : امیرعلی یه قانونی هست که میگه :
ازدواج هم چیز جالبیه! مثل ارتش می مونه!
ﺪﻳﻤﺎ ﻣﻴﮕﻔﺘﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﮔﻪ ﺑﺘﻮﻧﻪ ﭘﻮﺳﺖ ﭘﺮﺗﻘﺎﻟﻮ ﺳﺎﻟﻢ ﺩﺭ ﺑﻴﺎﺭﻩ یعنی ﻣﻮﻧﺪﻡ ﭼﯽ ﺑﮕﻢ :| یه ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺗﻠﻔﻨﯽ ﺩﺍﺭﻡ .. ﻫﯽ ﺯﻧﮓ ﻣﯽ ﺯﻧﻪ ﻣﻦ ﻓﺤﺸﺶ ﻣﯽ ﺩﻡ… ﺳﺮﯼ ِ ﺁﺧﺮ ﮐﻪ ﻓﺤﺸﺶ ﺩﺍﺩﻡ ، ﺍﺱ ﺍﻡ ﺍﺱ ﺯﺩه ﮐﺎﺭﯼ ﻧﮑﻦ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺯﻧﮓ ﻧﺰﻧﻤﺎﺍ !
از دید دخترا : شوهر چیز مزخرفی است مگر آنکه پیدا شود ! دوسـتـای واقـعـی پشت سر هم حـرف نـمیـزنـن جمع میشن با هـم پشت سر بـقیـه حرف میـزنن !!
( از کتاب اصول زن بودن – جلد ۸ – پـاورقی صفحه ۲۰۱۳ )
صدا و سیما در طی اقدامی مسرت بخش تصمیم به تاسیس بیست و یکمین شبکه خود با عنوان “شبکه حلزون” گرفت. این شبکه به منظور افزایش الانتویین و کلاژن و همچنین کاهش خجالت از پوست به صورت بیست و چهار ساعته اقدام به پخش تبلیغات “کرم حلزون” خواهد کرد
چهار شنبه 19 تير 1392برچسب:یادت باشه دنباله ۳چیز ندویی:, :: 12:42 :: نويسنده : امیرعلی یادت باشه دنباله ۳چیز ندویی:
چهار شنبه 19 تير 1392برچسب:امان از دست این خانما, :: 12:41 :: نويسنده : امیرعلی امان از دست این خانما ، ما بالاخره نفهمیدیم مردا همشون عین همن یا یکی از یکی بدترن ؟ - یکی از فانتزیام اینه که یکی از این دختر مایه دارا گرفتارم بشه.
بعدش باباش بیاد یه چک بنویسه بده بهم بگه پاتو از زندگی دختر من بکش بیرون .... منم قبول کنم! پسر همسایه مون داشت تو کوچه به دوستش می گفت فردا قراره ابروهامون تو مدرسه برا پبت نام رو چک کنن! هرکی برداشته باشه ثبت نامش نمیکنن
ﺗﻮﻭ ﺩﻧﯿﺎ ﻫﯿﭽﯽ ﺑﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﯾﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﮑﺎﮎ ﻧﯿﺴﺖ مامانم میگه پسرم همینجوری که نشستی پا اینترنت ساده” که باشی زود “حل” میشوی ، میروند سر وقت “مساله” بعدی ! دو شنبه 17 تير 1392برچسب:از وقتی که دیه شده 150 میلیون, :: 12:42 :: نويسنده : امیرعلی
از وقتی که دیه شده 150 میلیون، هر وقت از خونه میخوام برم بیرون
دیگه هیچ کس نمیگه مواظب خودت باش ، ؟!
حالم گرفتست از این نمرها یه احمقی یه درسی رو اختراع میکنه . هر وقت اگه تونستی با تقلب نمره خوب بگیری به خودتت افتخار کن !
یکی از فانتزیام اینه : به دست زدنو شادی کردن وبعدشم زیر مشت ولگد محو بشم :))))))))
چه حالی میده یه جا که خیلی شلوغه گوشیم زنگ بخوره بگم :
آره ، آره ، حواستون باشه ؛ “زنده می خوامش” …
مامان بزرگه دخترخاله م اومده خونمون رفته دستشویی وقتی اومده بیرون برگشته به من میگه : مادرجان چه توالت دلبازی ! سفیدبخت بشی الهی....! ما تا بیست سالگی از تاریکی میترسیدیم بعد برادرزاده ی ۷ساله م توی تاریکی نشسته ؛ بهش میگم تو تاریکی چیکار میکنی ؟ میگه دارم با روحِ اجسام ارتباط برقرار میکنم........!!!!
خواهرم میخواست به بچه اش آب پرتقال بده اونم نمیخورد منم گفتم اشکال نداره بده من بهش میدم بردمش تو اتاق هرکاری کردم نخورد پدرسگ،
من از رو لجم خودم آب پرتقال رو خوردم بعد هم به خواهرم گفتم که همش رو خورد.
خواهرم گفت دستت درد نکنه تمام داروهاش رو ریخته بودم تو اون آب پرتقال!!
این دخترا واسه چی اینقدر حساس شدن ؟
زنگ زدم به ساناز تا اسم سارا رو شنید قطع کرد ؛
همش به خاطر این نیلوفره که حواس واسه آدم نمیذاره ،
گیر داده میگه لاله کیه ؟ گفتم منظـورت لادنه ؟ اونم قهر کرد …
اصن ولشون کن بابا …
بذار یه زنگ بزنم به شادی چون فقط اون و مهسا و نسترن و سمیرا و
شیما منو درک میکنن
آیا میدانید چه کسی اولین بار ماست رو کشف کرد
آیا میدانید چه کسی اولین بار آن را با خیار قاطی کرد
آیا میدانید چه کسی به آن گردو و نعنا را افزود
لامصب خیلی حال میده ، هرکی بوده دمش گرم.....! یک شنبه 16 تير 1392برچسب:کارآفرینای نمونه ی کشور, :: 7:7 :: نويسنده : امیرعلی اونقدر که مار تو آستینمون پرورش دادیم، یکی از بزرگترین حسرتام مال وقتیه که میرم خونه ی کسی واسش شیرینی خامه ای میبرم !
بلکه یه تیکشو بیاره با چایی بخوریم ولی نمیاره لعنتی ! موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل لینک
هوشمند نويسندگان |
|||
|