داستان وعـده ی پــوچ
 
مطالب بامزه و خنده دار ⎝⓿⏝⓿⎠ ، اعتراف هاي بامزه .خاطرات با مزه . سوتی ها بامزه.چرت و پرت،..
مطالب بامزه و خنده دار
 
 
سه شنبه 12 شهريور 1392برچسب:داستان وعـده ی پــوچ, :: 16:28 ::  نويسنده : امیرعلی

وعـده ی پــوچ


پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد.
هنگام بازگشت سرباز پیری را دید که با لباسی اندک در سرما نگهبانی می داد.
از او پرسید : آیا سردت نیست؟ نگهبان پیر گفت : چرا ای پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم.
پادشاه گفت : من الان داخل قصر می روم و می گویم یکی از لباس های گرم مرا را برایت بیاورند.
نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده اش را فراموش کرد.
صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالی قصر پیدا کردند، در حالی که در کنارش با خطی ناخوانا نوشته بود : ای پادشاه من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل می کردم اما وعده ی لباس گرم تو مرا از پای درآورد ...
 
 

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







درباره وبلاگ


كليه مطالب طنز ميباشد . قصد ما نشوندن خنده بر لب های شماست و اينجا همه چيز داريم جز توهين به كسي و سياست. یا حق
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مطالب بامزه و خنده دار ، اعتراف هاي بامزه .خاطرات با مزه . س و آدرس sooti.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 460
بازدید دیروز : 819
بازدید هفته : 2279
بازدید ماه : 7343
بازدید کل : 196534
تعداد مطالب : 2312
تعداد نظرات : 5740
تعداد آنلاین : 1



تماس با ما
تماس با ما
تماس با ما
تماس با ما
تماس با ما
تماس با ما